عشق مامان
سلام دوست جونا. من اومدم با عکسهای جدید از پسرم.پارسا جونم دیگه برای خودش مردی شده.به راحتی سینه خیز میره.با کمی تلاش چهاردست و پا میره.یه کم نانای بلد شده.سومین و چهارمین مرواریدش به ترتیب در تاریخ ٢٠مهر و ٥ آبان در اومده.کلمات ددددددددددددددد و بابابابابابابابابابابابا و به به به به به به به رومیگه.عاشق بازی با سیمه. با روروئکش به همه جا میره.از حالت خوابیده خوش بلند میشه و میشینه.اگرم لب مبل یا میز بگذارمش می تونه بایسته.
الهی که مامان فدات بشه با این ژست های نازت.اینجا پسر قشنگم از حموم اومده:
چندروز پیش رفته بودیم شهریار پیش بابا حبیب.پارسا جونم رو گذاشتم رو چمنها تا ازش عکس بندازم.اما وقتی چمن به پاهای کوچولوش می خورد بدش میومد و گریه می کرد.مامان فدای اون قیافت بشه عزیزم.
پارسا از کلاه هم خیلی بدش میادو تمام تلاشش رو برای در آوردن کلاه به کار می بره و در آخر موفق می شه.
پارسا جونم دوروز بعداز شهریاربه تولد دختر عموش کوثردعوت بود.اینم عکسش:
و اما چند تاعکس از پسر خوشتیپ زمستونیه مامان: