پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

بهترین هدیه خدا

بدون شرح

سلام سلام.یلدا با تاخیر فراوان مبارک .امسال به خاطر اینکه شب یلدا مصادف شده بود با 28 صفر جشن مفصلی نداشتیم برای همین هم از پارسا عکسی ندارم ولی چندتا عکس از این چندرو اخیر براتون میذارم تا تولد 3 سالگی با یک عالمه خبر و عکس جدید: اینم آقا پارسا و آقا ژیوان کوچولو که پارسا واقعا یک عالمه دوستش داره: قربونت برم که بزرگ شدنت در کنار ژیوان جونم معلومه (البته بگما هنوز کوچولویی) و اما پارسا و حسین آقا دوست و البته فامیل دور: و اما نمایش عروسکی خرس آرکانسا که پارسا به همراه دوستاش و مربی های مهربون مهد کودکش برای تماشا رفت و خیلی خوشش اومد: ...
8 دی 1393

بدون شرح

سلام دوست جونا نمیدونم همه کساییکه نی نی هاش رومهدمیزارن این مشکل رودارن یانه.پارسااز وقتی  مهدمیره همش مریضه.از اول دی که رفته مهدشاید سرجمع 5روز خوب بوده.چندوقت پیش که عفونت زد به گوشش.بچم انقدر دردکشیدو بی تابی کرد که حد نداره.یک عالمه ضعیف شده ولاغر.برای همین تصمیم گرفتم هرجور شده بعداز عید استعفا بدم وخودم از بچم مواظبت کنم.راستی دوتا از دندون کرسیهای پایین پسرم هم دراومد.مرواریدهای جدیدت مبارک پسرم. اینم پارسا درچندوقت اخیر: چندروزپیش پارساهمه پوشک هاش رودراورده بودو چیده بودشون.بعد من رو صداکرد که: (مامان بیا پارسا پوشک چید.)  قربون اون حرف زدن وچیدمانت بشم من عزیزم.   اینم پسر مهندس من که از...
30 بهمن 1392

بدون شرح

سلام دوست جونا.من خیلی ناراحتم .توی پست قبلی نوشته بودم براتون که چقدر پارسا از مهد خوشش اومده .ولی بعداز یک هفته نمیدونم چرا دیگه رفتن به مهد رو دوست نداره .از شب قبلش میگه مهد نه.مدرسه نه.تا فرداش که از دم در گریه میکنه و جیغ میکشه تا وقتی که بخوام از اونجا برم.بهش گفتم من میرم مدرسه تو هم برو .گفت نه.گفتم من میرم سرکار تو هم برو سرکار.گفت نه.گفتم دوستای من دلشون برام تنگ شده دوستای تو هم همینطور گفت (مامان دوستا نه.پارسا) یعنی مامان پیش پارسا بمونه. الهی فدات شم گل پسرم ولی چاره ای نیست.خواهش میکنم تحمل کن وگرنه هم تو هر روز با گریه میری مهد کودک و من هرروز با اعصاب داغون میرم سرکار . ترخدا دعا کنید دوباره علاقمند بشه...................
11 دی 1392
1