یک روز خوب با یک دوست خوب
٤ شنبه گذشته ایلیا جونم به همراه مامان و باباش مهمون خونمون بودن.خیلی به بچه ها خوش گذشت و برای اولین بار بدون هیچ دعوایی با هم یک عالمه بازی کردند.آخه بعضی وقتها شیطون گولشون میزد و یک کم با هم دعواشون می شد و لی خدارو شکر اینبار بر شیطون غلبه کردند. ایشالا که همیشه همه بچه ها شادو خوشحال باشند. خیلی دوستتون دارم عزیزای من. ...