این چند وقت اخیر...

سلام سلام.صدتا سلام.ما اومدیم با عکسهای مختلف.

این چند وقت واقعا سرم شلوغ بوده و کمتر فرصت میکردم بیام به نت؛ولی بالاخره فرصتی شد تا که بیام و از گل پسرم که چقدر آقاتر از قبل شده بنویسم.روزهامون خیلی سریع شب میشه و شبهامون به نظرم انقدر کوتاهه که اصلا نخوابیدیم.پارسا خیلی مستقل تر از قبل شده.بیشتر کارهاش رو دیگه خودش انجام میده مثل غذا خوردن؛لباس پوشیدن.کفش پوشیدن.دست شستن و خیلی کارهای دیگه که فکر می کنم از اثرات مهد بوده.برعکس اوایل که از رفتن به مهد امتناع می کرد؛ مهد کودک رو خیلی خیلی دوست داره و با اشتیاق میره مهد .وقتی صبح میشه وچشمهای زیباش رو باز می کنه از م می پرسه که (مامان داییم میییم مهد؟) در طول مسیر هم چند بار این سوال رو می پرسه که (چیا نمی یسیم به مهد؟). توی این یک ماه که ننوشتم چند بار پارسا رو پارک بردیم.مدل اتاقش رو عوض کردیم تا پسرم شبها راحتتر در تختش بخوابد و موهای خوشگلش رو هم مثل همیشه برخلاف میلم کوتاه کردیم.

این هم عکسهای این چند وقت:

این هم مدل جدید اتاق پارسا:

البته شتر کنار تخت به خاطر جلوگیری از سقوط پارساست.

این هم عکس کوتاهی مو پسرکم:

مبارک باشه گل پسرررررررررررررررررم.