23 ماهگی گل پسرم
سلام سلام.من اومدم با یک عالمه عکس از پسر کوچولوی دوست داشتنی خودم.
این روزها پارسا جونم خیلی عاقل ترو شیطون تر از قبل شده و خیلی خیلی واضح تر از قبل حرف میزنه و دیگه تقریبا به طور کامل جمله میگه.هنوز هم خیلی به تنهایی بازی نمیکنه و حتما باید موقع بازی کسی کنارش باشه و این خیلی بده چون من وقتی از سرکار میام فقط باید کنارش بنشینم و به هیچ کاریم نمیرسم.تصمیم داشتم بعداز عید سرکارنرم تا بیشتر به پسرم برسم ولی بعداز مشورت با همسرم به این نتیجه رسیدیم که فعلا کاررو ادامه بدم برای همین امروز رفتم به چند تا مهدکودک سر زدم که رزرو کنم تا هم مامان جونم یک کم استراحت کنه و هم پارسا ارتباط برقرار کردن با بچه هارو یاد بگیره .آخه چون اطراف ما بچه خیلی کمه و پارسا اولین نوه است بیشتر با بزرگترها میتونه ارتباط برقرار کنه و موقع بازی با بچه ها فقط می ایسته و نگاه میکنه. برای همین لازم دونستم که حتما مدتی به مهد بره .امیدوارم با این مساله هم من و هم پسرم به راحتی کنار بیایم.می خوام از پوشک بگیرمش ولی اصلا نمیدونم از کجا باید شروع کنم.اگه میشه کمکم کنید.پستونک هم همینطور .نمیدونم بیش از حد مکیدن پستونک ضرر داره یا نه .البته من و خواهرم تا 5 سالگی پستونک می خوردیم و لی هیچ کدوم نه دندونامون و نه فکمون مشکلی نداشت.تقریبا 1 ماهه دیگه مونده به تولد دوسالگی پارسا جونم .شنیدم که بچه ها بعداز 2 سال شخصیتشون خیلی شکل میگیره و آرومتر میشن.در هر صورت که همه جوره عاشقتم عزیزززززززززززززززززززززززززززم.
اینم عکسای پسر شیرین تر از عسلم:
اینجا آقا پارسای ما آماده شده برای این که بریم بیرون یک دوری بزنیم که سراز سرزمین عجایب در آوردیم.
ایشالا که همیشه شادوسرزنده باشی پسرم.