اولین سالگرد نفسم (1)

عزیزم یک سال گذشت  وتوبزرگ و بزرگتر شدی.چقدر دلم برای این روزها,برای شیطنت هاودلبریهات تنگ میشه.پارسال این موقع چقدردلم می خواست که این یکسال زودتموم بشه وپای کوچولوت زودتر خوب بشه و بتونی روی پای خودت بایستی.الان اون لحظه شیرین رسیده و شما روی پاهای خودت به راحتی میایستی.خدارو شکر میکنم به خاطر این همه نعمت و این همه مهربونی که  نمیذاره هیچ بنده ایش ناراحت بمونه.

شما الان دیگه برای خودت آقایی شدی.مثل فشنگ چهاردست و پامیری.با کمک از درو دیوار و وقتی که دستت رو بگیریم راه میری .(اما هنوز یکم ازمستقل راه رفتن می ترسی).توی رقصیدن خیلی پیشرفت کردی و مدل رقصیدنت با آهنگهای ایرانی  وخارجی فرق داره.بای بای میکنی.دالی میکنی.موهاتو خودت شونه میکنی.معنی حرف رو کاملا میفهمی.درجمع کردن سفره خیلی قشنگ کمک میکنی و وقتی ازت تشکر میکنیم کلی میخندی.با لیوان آب می خوری.سعی میکنی خودت با قاشق غذا بخوری اما هنوز خیلی وارد نیستی.ماشین بازی و توپ بازی رو خیلی خوب بلدی.وقتی به جایی میخوری اون وسیله رو دعوا میکنی و بهش اه میگی.خیلی کارای دیگه ای هم میکنی که اگر بخوام همرو بگم سر دوستات درد میاد.

من وبابایی با یه تاخیر دوهفته ای به خاطر ماه صفربرای نفسمون دو تاجشن رنگین کمونی کوچیک گرفتیم .

بابام میگه مرد شدی .از کوچیکی رد شدی.

مامان میگه فدات شم.قربون اون چشات شم.

یک سال گذشت اومدی برای ما همدمی.

قراره یکساله شی.عاقل و بالنده شی.

می خوایم یه جشن بگیریم بیشتر همو ببینیم.

این شما واین هم پسر یکساله من:(تولد١)

برگه یادگاری پارسا جونم:

میز گیفت و خوراکیها:

میز شام شامل سالاد الویه,پاستا.کالباس .اردو کالباس.خوراک مرغ.ژله.نوشابه.

نمای تولد قبل از ورود مهمانها:

دوستای پا رسا به ترتیب از راست به چپ:آمیتیس. ایلیا .دینا

کیک رنگین کمونی

اینم مجموع کادوهای ٢ تا تولد:

ایشالا تولد ١٢٠ سالگیت پسرم

توی این جشن خاله مونا(دوست مامان) وخاله نیوشا (دخترخاله مامان)خیلی کمکمون کردن.دستشون درد نکنه.